رابرت ویلیامز در کتاب درآمدی تاریخی بر نظریۀ هنر ثابت میکند که چندان مهم نیست که افلاطون چه چیزی گفته است. افلاطون، هرقدر هم علیه خطابه و شعر سخن گفته باشد، و هرقدر نقاشی و مجسمه سازی را منکوب کرده باشد، باز هم خود، خطیب است و نمایشنامهنویس و در نهایت هنرمند. رابرت ویلیامز، سعی میکند سیر تغییر نگاه عمومی نسبت به هنر را ردگیری کند و آن را در روایتها و تحلیل خودِ آثار هنری نشان دهد. با این نگاه نو، خواهیم دید که افلاطون، اگوستین قدیس، داوینچی و … چگونه در ارتباط با زمینۀ تاریخی هنر خودنمایی میکنند. این کتاب درآمدی است بر تاریخ اندیشه در باب هنر و تلاش آن بر این است به شکلی مختصر و شفاف، نمایی کلی از تفکر غرب دربارهٔ هنرهای تجسمی، از زمان باستان تا اوایل قرن بیست و یکم، توضیح داده شود.
«درآمدی تاریخی بر نظریهٔ هنر» شش فصل دارد: دورهٔ باستان و سدههای میانه، دورهٔ مدرن آغازین، روشنگری، سدهٔ نوزدهم، اوایل قرن بیستم، پستمدرنیسم.
نشر هرمس از اسن دسته منتشر کرده است:
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.