هنرهای نیکولا کوچولو

 

نویسنده: سامپه/گوسینی
مترجم: امیرحسین مهدی‌زاده
‏موضوع: داستان خارجی-کتاب‌های کیمیا
‏مشخصات نشر: تهران، هرمس

 

 

 

۷۸,۰۰۰ تومان

موجود

جزئیات کتاب

نوبت چاپ:

8

تعداد صفحات:

126 صفحه

نوع جلد:

شومیز

نوع کاغذ:

بالک

قطع:

رقعی

شابک:

978-964-664-587-9

سال چاپ:

1400

درباره نویسنده

رنه گوسینی

رنه گوسینی

رنه گوسینی خالق مجموعه‌های نیکولا کوچولو، آستریکس و اوبلیکس و لوک خوش‌شانس است. او در ۱۴ اوت ۱۹۲۶ در پاریس به دنیا آمد و دو سال بعد همراه والدینش به آرژانتین مهاجرت کرد. او پس از تجربهٔ مشاغل مختلفی مانند حسابداری، نقاشی، منشی‌گری، استخدام در نظام بالاخره وارد روزنامه‌نگاری شد. رنه گوسینی نویسندهٔ مطرحی بود که کمیک‌های متعددی در مطبوعات فرانسه به چاپ رساند. او به همراه ژان ژاک سامپه مجموعهٔ نیکولا کوچولو را خلق کردند. گوسینی در ۱۹۷۷ درگذشت.

ژان ژاک سامپه

ژان ژاک سامپه

ژان ژاک سامپه ۲۰۲۲-۱۹۳۲ تصویرگر و نویسنده‌ٔ فرانسوی و خالق تصاویر به یادماندنی در حوزهٔ بزرگسال و کودک است. او یکی از موفق‌ترین تصویرگران و کارتونیست‌های دنیا به شمار می‌رود. سامپه از سال ۱۹۶۲ مجموعه آثار خود را به صورت مجموعه در فرانسه و سراسر دنیا به چاپ رساند. کارتون‌ها و تصویرگری‌های او در بسیاری از روزنامه‌ها و مجلات دنیا همواره با استقبال مخاطبان روبه‌رو بوده است. دقت و تیزبینی سامپه در دیدن جزئیات زندگی و روابط انسانی و توانایی پیاده کردن آن در طراحی خود، همواره بینندگان آثارش را به وجد می‌آورد.
ماجراهای نیکولا کوچولو و مارسولن ریزه از جمله آثار او در حوزهٔ کودک و نوجوان است. آقای زومر، رائول تابورن، موسیو لامبر از جمله شخصیت‌های به‌یادماندنی هستند که سامپه خلق کرده است.
سامپه زندگی پرفرازونشیبی را در کودکی و جوانی تجربه کرد و سرانجام با نبوغ هنری خود توانست یکی از نام‌های ماندگار در ادبیات و هنر شود. با در سال ۲۰۲۲ چند روز پیش از روز تولد نود سالگی‌اش از دنیا رفت.

مجموعۀ نیکولا کوچولو پر از تصویرهای بامزه، زنده و خیلی آشنا از زندگی خود ماست! ماجراهایی پر از خنده و عشق برای وقتی که: می‌خواهیم در اتاقمان تنهایی کتاب بخوانیم! می‌خواهیم با دوستانمان کتاب بخوانیم! می‌خواهیم با خانواده‌مان کتاب بخوانیم! می‌خواهیم در مدرسه کتاب بخوانیم! حتی وقتی که می‌خواهیم در مسافرت کتاب بخوانیم! در کل برای وقتی که می‌خواهیم خوش بگذرد!

 

«ژوفرا خم شده بود و دستمالش را جلوی صورت کلوتر تکان می‌داد و داد می‌زد:«گاو! گاو!» من شک دارم که اگر یک گاو واقعی هم آنجا بود به طرف دستمال می‌رفت؛ نه فقط چون دستمال ژوفرا قرمز نبود، بلکه بیشتر برای این که خیلی کثیف بود.»

لطفا نظر خود را بنویسید