والتر بنیامین غالباً مرموز با آرایی نبوغآمیز در مورد ادبیات، به ویژه جریانهای حاشیهای و فراموششدۀ ادبی معرفی شده است. تفاسیر گوناگونی که از ایدههای او صورت گرفته، همراه با تأثیر مقطعی چهرههای برجستهای همچون گرشوم شولم و تئودور آدورنو و برتولت برشت و همچنین خصلت قطعهوار و ناتمام آثار او، مجموعاً به این تصور دامن زده است که تفکر بنیامین فاقد انسجام و پیوستگی درونی است (و احتمالاً علت جذابیت او برای جریانهای پستمدرنیستی در نقد ادبی و مطالعات فرهنگی را نیز باید در کنار دیگر موارد در همین امر جست). اما واقعیت آن است که بنیامین در طول حیات فکری خویش با سماجتی چشمگیر به مضامین واحدی پرداخته است، به نحوی که حتی گذار او از الهیات به مارکسیسم نیز بیشتر گویای تکرار است تا گسست. در این کتاب کوشیده شده تا دو مضمون اصلی تفکر بنیامین، یعنی فلسفۀ زبان و فلسفۀ تایخ و حضور این دو مضمون در آثار اولیه و فرجامین او برجسته شود.
تفکر بنیامین با تأمل در باب مسئلۀ زبان آغاز میشود و با «تزهایی دربارۀ مفهوم تاریخ» به پایان میرسد. اما بهواقع این دو مضمون در تمام طول حیات فکری وی به شکلی درهمتنیده حضور داشتهاند. در آثار اولیۀ بنیامین (دو مقالۀ نخست کتاب دربارۀ زبان و تاریخ) در بحث از زبان، با تمایزی سهگانه مواجهیم: 1- زبان الهی، که همان کلمۀ خلاق خداوند است و در آن وجود و زبان یکی است. 2- زبان آدم ابوالبشر پیش از هبوط، که همان زبان نامهاست. در اسطورۀ عهد عتیق، آدم کاشف نام حقیقی چیزهاست و موجودات طبیعت را نامگذاری میکند. در این سطح از زبان که بنیامین آن را سطح اصلیِ نامها مینامد، شناخت الهی از چیزها بهواسطۀ نامگذاریشان به آدم عطا میشود. 3- زبانهای طبیعی بعد از هبوط آدم ابوالبشر، که در مرحلۀ دوم، بنا بر اسطورۀ برج بابل، محصول آشفتگی و تکثرِ زبان است.
btamaddon81 –
سلام ، چکیده ای که ازاین کتاب برای دانلود گذاشتید مربوط به کتاب جهان هولوگرافیک هست
admin_hermes –
سلام. ممنون از شما. اصلاح شد.